غفلت از واکسیناسیون اجتماعی و سواد رسانهای/ بدآموزی آثار شبکه نمایش خانگی
[ad_1]
دنیای امروز فقط با ویروسها و میکروبها روبرو نیست و ویروسهای رسانهای یعنی شایعات و ملغمهای از اطلاعات درست و نادرست در شبکههای اجتماعی نیز تهدیدی نوپدید برای سلامت جامعه امروز هستند؛ در چنین شرایطی اهمیت «سواد سلامت» یا همان «واکسیناسیون اجتماعی» مشخص میشود تا با تکیه بر آن، فرد هر اطلاعاتی را باور نکند و در عین حال بتواند شایعه را از مطلب درست تشخیص دهد.
دکتر فرشید رضایی، مدیر دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت با حضور در استودیو خبر ایسنا و در گفتوگویی تفصیلی درباره اهمیت سواد سلامت و ارتقای آن در دنیای امروز، ضمن مروری بر نگاه تمدنهای بشری متعدد به موضوع سلامت در طول تاریخ، اظهار کرد: از زمان پیدایش تمدنهای بشری تا به امروز، دیدگاههای مختلفی در ارتباط با سلامت بر مبنای فرهنگها، باورها، جهانبینیها و تکنولوژیهای موجود مطرح شده است. به طور کلی، بررسی دیدگاهها و نگرشها به موضوع سلامت در گذشته، بیانگر این است که نگاهی «درمانمحور» به موضوع سلامت داشتهاند.
از «پزشکان پابرهنه» تا «پزشکی مدرن» امروز
وی با اشاره به ظهور علم «پزشکی مدرن» از حدود ۲۰۰ سال گذشته، توضیح داد: پیش از ظهور علم پزشکی مدرن، طبیبان و حکیمان نسبت به درمان بیماران در قالب «طب سنتی کشورها» اقدام میکردند و با توجه به دیدگاهی که نسبت به سلامت و بیمار داشتند به دنبال کشف بیماری بودند.
این متخصص بیماریهای عفونی ادامه داد: دیدگاهها و باورهای متفاوتی در طول تاریخ در مورد طبیبان و حکمیان وجود داشت و به همین دلیل هم عناوین مختلفی برای آنها بهکار میبردند. به طور مثال، طبیبان و حکیمان در برخی کشورها با عنوان «پزشکان پابرهنه» خوانده میشدند و به خدمترسانی به بیماران در یک منطقه میپرداختند.
مدیر دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت همچنین به حضور اطبا در دربار پادشاهان اشاره کرد و گفت: پزشکان برای درمان بیماریها در دربار پادشاهان و حاکمان نیز حضور داشتند و طبیبانی که میتوانستند بیماریهای سختتر را درمان کنند از محبوبیت بیشتری برخوردار بودند و این موارد عموما حول و حوش درماننگری بود.
در همین زمینه ببینید:
ویدیو/ از بدآموزیهای شبکه نمایش خانگی تا نقش هنر در تغییر رفتار انسانها
این متخصص بیماریهای عفونی درباره تربیت طبیبان در گذشته خاطرنشان کرد: افراد بسیاری نسبت به فراگیری علم طب اقدام میکردند اما تعداد بسیار محدودی از آنها میتوانستند به جایگاه «حکیم ابوعلی سینا» نایل شوند و تعدادی از فراگیران علم طب به پزشکی چیرهدست تبدیل میشدند. هرچند بوعلی سینا نگاه صرفا درماننگر نداشته است اما جو حاکم بر جامعه با علم پزشکی کار داشته است و طبیب را برای پیشگیری نمیشناختند. یکی از چالشها در وضعیت آموزش طب در گذشته آن بود که روند آموزشی آن بازه زمانی از منظر کیفی کنترل نمیشد.
دخالت «خرافات» در آموزش
وی ادامه داد: البته فقدان کنترل کیفی تنها مشکل نظام آموزشی آن بازه زمانی نیست بلکه «خرافات» و «اقدامات اشتباه» نیز در امر آموزش دخیل بود و آن را تحت تاثیر قرار میداد. با توجه به تاثیر خرافات و انجام کارهای اشتباه، دانشآموختگان، افرادی نبودند که حکیم، آنها را تربیت کرده بود. برخی اقدامات طبیبان سبب آسیبرساندن به انسانها میشد و دچار مشکلات عصبی و مغزی میشدند؛ به طوری که برخی از آسیبهای پزشکی آن بازه زمانی در کتب علمی به تصویر کشیده شده، به طور مثال، برخی طبیبان با میخ به سر بیمار ضربه میزدند تا ارواح خبیث از بدن آنها جدا شود یا بتوانند رفتار بیمار را کنترلکنند!
مدیر دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت با بیان اینکه دانشکدههای پزشکی براساس اصول علمی کتب قدیمی و با روشی کنترلشده در ۲۰۰ سال گذشته ایجاد شدند، گفت: مزیت دانشکدههای پزشکی مدرن نسبت به آموزش طب قدیم این بود که متقاضیان تحصیل در رشته پزشکی با سپریکردن دروسی مشخص، با کیفیت قابل قبولی پزشک شوند. تمام افرادی که در آن بازه زمانی به فراگیری علم طب مشغول بودند از دانش پایه یکسان برخوردار بودند و از تکنولوژی آن روزها بهره میبردند.
کشف میکروبها؛ نقطه عطفی در علم پزشکی
رضایی با بیان اینکه کشف میکروبها یک نقطه عطف در علم پزشکی بود، خاطرنشان کرد: پس از کشف میکروبها، علل بسیاری از بیماریها مشخص شد. پیش از کشف میکروبها، عوامل مختلفی مانند آلودگی هوا، ارواح خبیثه و موارد دیگر را عامل بیماریها میدانستند. علم میکروبشناسی رفتهرفته با گذر زمان پیشرفت کرد و بشر توانست میکروبهای گوناگونی را شناسایی کند.
وی ادامه داد: پس از کشف میکروبها، ویروسها و قارچها نیز کشف و شناسایی شدند و بشر به این نتیجه رسید که موجوداتی ذرهبینی در دنیا حضور دارند که میتوانند سرنوشت بسیاری از کسانی که در گذشته به مرگ محکوم بودند را تغییر دهند و علم بهداشت به تدریج شکل جدیتری گرفت و ضدعفونی کردن و بهداشت فردی و محیطی علمیتر شد. اگرچه علم پزشکی با شناسایی میکروبها، ویروسها و قارچها تقویت شد اما بشر همچنان دیدگاهی «درمانمحور» به سلامت داشت. در این بازه زمانی، دیدگاه درمانمحور نسبت به موضوع سلامت نسبت به گذشته «حق بهجانبتر» بود؛ چرا که انسانها بر این باور بودند علم پزشکی در مسیر درست گام برمیدارد.
«تب زرد» و بیخبری از مفاهیم ارتقاء سلامت
این متخصص بیماریهای عفونی با بیان اینکه بیماری «تب زرد» حدود ۲قرن پیش کشف شد، تصریح کرد: «پشه آئدس» عامل انتقال بیماری تب زرد است و این بیماری برای نخستینبار در «کانال پاناما»، محل اتصال آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی در سال ۱۸۰۱ کشف شد. کارگرانی که در این منطقه مشغول به کار بودند به دلیل ابتلا به بیماری تب زرد، جان خود را از دست میدادند. در وهله نخست، پزشکان تصور میکردند که شرایط آبوهوایی کانال پاناما منجر به مرگ کارگران میشود اما با بررسیهایی که انجام دادند به این نتیجه رسیدند که پشه آئدس سبب انتقال بیماری تب زرد و مرگ کارگران میشود و مبارزه با پشه راه جدید کنترل این چالش مرگبار بود اما هنوز از مفاهیم ارتقا سلامت در آن زمان خبری نبود.
وی ادامه داد: حدود ۱۰۰ سال پیش، همهگیری «تب دنگی» در کشور مالزی آغاز شد و بشر به این نتیجه رسید که باز هم پای «پشه آئدس» در میان است. پزشکان به این نتیجه رسیدند که پشه آئدس فقط سبب انتقال بیماری تب زرد نمیشود، بلکه بیماری تب دنگی را هم به انسان منتقل میکند. نهایتا نیز بشر به این نتیجه رسید که پشهها میتوانند سبب انتقال یک یا چندین بیماری به انسانها شوند. باتوجه به کشف علل ابتلا به بیماریها، بشر بر این باور بود که پزشکی در مسیر درست گام برمیدارد و میتوانند عوامل بیماریزا را کشفکند و پیدایش بهداشت نیز مکمل خوبی برای کاهش مرگ و میرها شده است.
ظهور نگاه جامعهشناختی به مقوله سلامت
مدیر دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت با بیان اینکه جنگ جهانی اول سبب تغییر سیمای اجتماعی و اقتصادی دنیا شد، ادامه داد: پس از وقوع جنگهای جهانی اول و دوم، پرسش «چرا برخی افراد در شکنجهگاهها جان خود را از دست میدهند و برخی به سلامت از این مکانها بیرون میآیند؟» مطرح شد و سبب پیدایش نگاهی جامعهشناختی به مقوله سلامت شد؛ این درحالی است که نگاه جامعهشناختی به سلامت، طی سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۷۰ چندان مورد توجه اهالی دنیای سلامت قرار نگرفت.
رضایی ادامه داد: پس از سال ۱۹۷۰، نگاه جامعهشناختی به موضوع سلامت شکلگرفت و وزیر بهداشت وقت کشور کانادا از نگاه جامعهشناختی به موضوع سلامت سخن گفت.
وی در عین حال گفت: در آن برهه زمانی نیز اگرچه علم پزشکی و بهداشت بسیار پیشرفت کرده و رشتههای تخصصی مانند چشمپزشکی و ابزارهای نوین مانند سیتی اسکن ظهور کرده بودند اما بازهم بشر هنوز به سلامت همگانی دست نیافته بود. افرادی که از نقاط دورافتاده با هدف دستیابی به زندگی بهتر به آمریکا سفر میکردند، مبتلا به بیماریهای گوناگون بودند و بررسی وضعیت سلامت آنها بیانگر این بود که تمام انسانها به صورت عادلانه از سلامت برخوردار نیستند. عدم برخورداری از سلامت به صورت عادلانه سبب بروز صدور بیانیهای در آن بازه زمانی شد و صادرکنندگان بیانیه اعلام کردند که نگاه به موضوع سلامت باید فراتر از دیدگاه پزشکی باشد و با نگاهی جامعهشناختی باید به سلامت توجه کرد.
ماجرای تولد علم « ارتقاء سلامت»
مدیر دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت با بیان اینکه صدور بیانیه مرتبط با وضعیت سلامت به تولد علم « ارتقاء سلامت» منجر شد، افزود: علم ارتقاء سلامت معتقد است که سلامت فقط به معنای نداشتن بیماری نیست، بلکه حالتی است که منجر به سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی میشود. سلامتی، پدیدهای است که انسانها میتوانند آن را خلق کنند. سلامتی در رحم و آغوش مادر آغاز میشود و فاکتورهای گوناگونی مانند تصمیمها، محیط، عدالت، قوانین و جامعه میتوانند بر آن اثرگذار باشند. پیش از ایجاد دیدگاههای جامعهشناختی به سلامت، انسانها، سلامت را حاصل غذا و ورزش میدانستند و بر این باور بودند که غذای مصرفی، بخش زیادی از سلامت انسانها را میسازد.
این متخصصی بیماریهای عفونی ادامه داد: نگاه جدید به موضوع سلامت حاکی از این است که سلامت فقط حاصل دارو، پزشک، خواب مناسب و غذا نیست؛ بلکه حدود و ثغور سلامت تحت تاثیر مولفه های اجتماعی است و انسانها آن را در زادگاه و محل زندگی خود خلق میکنند. با توجه به نقش عوامل اجتماعی در سلامت میتوان گفت افرادی که در یک مکان مشابه حضور دارند از سطوح سلامت متفاوتی برخوردار هستند. به طور مثال، برخی کودکانی که در مدرسه تحصیل میکنند از سلامت اجتماعی بالایی برخوردار هستند اما این احتمال وجود داردکه یک فرد گوشهگیر در همان مدرسه و کلاس درس نیز حضور داشته باشد. براساس دیدگاه جدید سلامت، افرادی سالمتر هستند که بتوانند استعدادهای خود را شکوفا کنند و از جایگاه مناسبی در جامعه برخوردار باشند.
اجماع جهانی برای «سلامتزایی»
وی ادامه داد: دهه ۸۰ میلادی، موضوع ارتقای سلامت با دیدگاه اجتماعی به سلامت مطرح شد؛ به نحوی که تمام افراد در داشتن جامعه، شهر و کشور سالم دخیل هستند. بر مبنای دیدگاه اجتماعی به سلامت، موضوع «سلامتی به الذاته اجتماعی است و امور اجتماعی با سلامت برابری میکند» در این بازه زمانی مطرح شد. با توجه به تغییر دیدگاهها درباره سلامت، اجماع جهانی بر آن شد که سیاستها و قوانین و برنامهها در مسیر «سلامتزایی» قرار گیرند.
مدیر دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت بیان کرد: پیش از بهکار بردن عبارت «سلامتزایی»، انسانها از عبارت «بیماریزایی» استفاده میکردند. منظور از سلامتزایی، یافتن پاسخ پرسشهای «چرا برخی انسانها در شرایطی یکسان نسبت به دیگران کمتر آسیب میبینند؟» و «انسانها در مسیر سلامتزایی خود با چه چالشهای مواجه هستند؟» است. باتوجه به اهمیت و ضرورت پاسخ این پرسشها، نگاه «سلامتزایی» در برابر دیدگاه «بیماریزایی» قرار گرفت.
رضایی با اشاره به دیدگاه «سلامتزایی» گفت: حال این سوال مطرح میشود که «چگونه انسانها سلامت را خلق میکنند؟» انسانها، سلامت را در تمام مکانهایی که با یکدیگر تعامل اجتماعی دارند، خلق میکنند. سلامتی میبایست لایههای متعددی را سپری کند تا توسط انسانها خلق شود. فرهنگ، ریشهدارترین و قدیمیترین لایهای است که در شکلگیری قوانین، رفتارها و تصمیمات انسانها نقش دارد.
مدیر دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت ادامه داد: به طور مثال، نظم، احترام به سالمندان و رعایت نوبت برای رسیدن به یک خدمت در برخی فرهنگها، بسیار حائز اهمیت و ریشهدار است و قانونگذار بر آنها تاکید میکند. قانونگذار بدون اشاره مستقیم به مسائل مختلف مانند مصرف سبزیجات و خواب کافی میتواند جامعه را با بهرهگرفتن از ابزارهای فرهنگ در مسیری قرار دهد که سلامت اجتماعی محقق شود و سلامت جامعه برگرفته از علم ارتقای سلامت باشد.
و اما علم ارتقای سلامت
وی با بیان اینکه علم ارتقای سلامت یک علم بینرشتهای است، اظهار کرد: علوم انسانی مانند جامعهشناسی، روانشناسی اجتماعی، علم تبلیغات، علم ارتباطات به همراه علوم پزشکی در علم ارتقای سلامت نقشآفرینی میکنند. دیدگاه و نگرش علوم انسانی که در علم ارتقای سلامت نقشآفرینی میکنند، فراتر از مباحث میکروبی و عوامل بیماریزا است؛ در واقع، دنیا با ایجاد علم ارتقای سلامت توانست انقلابی در نظام سلامت ایجاد کند، انقلابی که بعد از انقلاب پزشکی و انقلاب بهداشت عمومی، انقلاب بسیار تاثیرگذاری در سرنوشت جهان بود.
«جامعهشناسی سلامت» چگونه ایجاد شد؟
رضایی ادامه داد: در گذشته سلامت معنوی، اجتماعی، ذهنی و جسمی انسانها به دلیل رنجها و بیعدالتیهایی که تجربه میکردند، مختل بود و دیدگاه انسانها فقط به مسائل سلامت جسمانی محدود بود و تا زمانی که به بیماری مبتلا نمیشدند به پزشک مراجعه نمیکردند. باتوجه به اینکه مسائل اجتماعی در سلامت اثرگذار هستند، پزشکان، مسائل اجتماعی را در کانون توجه خود قرار دادند و علوم مختلفی مانند «جامعهشناسی سلامت» ایجاد شد.
وی با اشاره به دستآوردهای علم جامعهشناسی سلامت گفت: این علوم اجتماعی به دنبال پاسخ به پرسشهایی مانند «چرا عدالت اجتماعی در تمام قشرهای جامعه وجود ندارد؟» است و تحقق عدالت را مطالبه میکند. هنگامی که از سلامت با ریشههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی سخن میگوییم با دیدگاه علم ارتقا سلامت به سلامت نگاه میکنیم.
این متخصص بیماریهای عفونی با بیان اینکه ارتقای سلامت از «عوامل اجتماعی تعیینکننده سلامت» آغاز میشود، توضیح داد: مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی که عوامل اجتماعی تعیینکننده سلامت را تشکیل میدهند تحت تاثیر عوامل مختلف قرار میگیرند. به طور مثال، افرادی که بیکار هستند و فعالیت اقتصادی ندارند از سلامت کمتری برخوردار هستند. در واقع حدود و ثغور سلامت یک جامعه تحت تاثیر این مولفهها است؛ مولفههایی که به مثابه ظرفی هستند که سلامتی در آن شکل می گیرد و هر چه ظرف بزرگ تر باشد آن جامعه جای بیشتری برای افزایش سلامت خود دارد اما در ظرف کوچک فقر و بیکسی نمیتوان با دارو و دکتر و بیمارستانهای بزرگ سلامت را ایجاد کرد و اتلاف منابع و ظلم و تبعیض است و همزمان باید به سرعت برای رفع فقر و تبعیض هم اقدامات اساسی انجام داد.
فقر، علتالعلل سلامتی
وظیفه دانشآموختگان علم ارتقای سلامت
وی با اشاره به نقش مهم و تاثیر «فقر» بر سلامتی گفت: فقر، علتالعلل سلامتی در نظر گرفته میشود؛ به همین دلیل، هنگامی که از فقر و تاثیر آن بر سلامتی سخن میگوییم با دیدگاه علم ارتقای سلامت به سلامتی نگاه میکنیم. کسانی که دانشآموخته رشته ارتقای سلامت هستند، میآموزند که چگونه با اتکا به عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی موثر بر سلامت به سلامتی نگاه کنند. دانشآموختگان علم ارتقای سلامت موظف هستند به جامعه و نظام سلامت در مطالعات، سیاستگذاری و تولید محتوای حوزه سلامت کمک کنند.
رضایی با بیان اینکه «ارتقای سلامت» یک علم بینرشتهای است، تاکید کرد: باتوجه به اینکه علم ارتقاء سلامت یک علم بینرشتهای است، دانشآموختگان این رشته دست در دست دانشآموختگان رشتههایی مانند «جامعهشناسی سلامت» و «ارتباطات سلامت» میگذارند و به بررسی موضوعهای مختلف میپردازند.
مرز میان قانون سلامتزا و بیماریزا
مدیر دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت با بیان اینکه تحقق سلامت، مستلزم پیمودن مسیرهای متعدد است، گفت: قانون، یکی از مولفههایی است که سبب تحقق سلامت میشود. قانون از مسائل اجتماعی است و به همین دلیل میبایست مرز میان قانون سلامتزا و قانون بیماریزا مشخص شود. هنگامی که قانونگذار برای وضع یک قانون به منظور بهبود مسائل و چالشهای اجتماعی اقدام میکند، خواسته یا ناخواسته در مسیر وضع قانون بیماریزا یا سلامتزا قرار میگیرد. به طور مثال، یک مرکز فناوری در یک روستا احداث میشود و روستاییان با هدف اشتغال در شهرها در مسیر فراگیری فناوری و تکنولوژی گام برمیدارند و در چنین شرایطی، روستا رفته رفته خالی از سکنه میشود و سلامت خود را از دست میدهد. سلامت به معنای شکوفاشدن است و هنگامی که یک محل از سکنه خالی شود، آن محل از بین میرود.
وی ادامه داد: قانونگذار با اقدام خود توانسته است درجهت آموزش فناوری ساکنان یک روستا و خالیشدن آن محل از سکنه گام بردارد؛ در حالی که با اقدامات دیگر میتوانست سطح کشاورزی و دامپروری آن روستا را بهبود دهد. هر تصمیمی که انسانها میگیرند، بیماریزا و سلامتزا است. بیماریزا و سلامتزا بودن قوانین فقط به مصوبات مجلس محدود نمیشود بلکه قوانین راهنماییورانندگی و قوانین نانوشتهای که در روابط و رسوم میان انسانها وجود دارد، میتوانند به سلامت اجتماعی و روانی افراد آسیب بزنند.
ضرورت بهرهمندی ساختارهای قانونگذار از کارشناس ارتقاء سلامت
رضایی با اشاره به رسومات مختلف اقوام گفت: رسومات نیز میتوانند به سلامت انسانها آسیب وارد کنند. برخی از رسم و رسومها جزو موارد بیماریزا هستند و میبایست اصلاح شوند. شرایط به نحوی است که انسانها با بهرهگرفتن از تکنولوژیهای مختلف میتوانند سلامت بهتری داشته باشند. بنابراین هر قانون، رسم و رسوم و لایحهای که به سلامت انسانها آسیب وارد میکند، میبایست اصلاح و بازنگری شود و چنین نگاهی به سلامت در علم ارتقای سلامت ریشه دارد. من بر این باور هستم که تمام ساختارهای قانونگذار میبایست از حضور کارشناس ارتقاء سلامت یا جامعه شناس سلامت و علوم مرتبط بهرهمند باشند و این موضوع به هیچ وجه یک موضوع صنفی نیست. بازهم تاکید میکنم هر نهاد یا مجموعهای که در ارتباط با مسائل تصمیم میگیرد، میبایست به «سلامتزا» یا «بیماریزا» بودن تصمیمها توجه کند.
محیط پیرامونی از مسائل مرتبط با ارتقاء سلامت
وی با بیان اینکه محیط پیرامونی از دیگر مسائل مرتبط با ارتقاء سلامت به حساب میآید، افزود: محیط پیرامونی انسانها باید خلقکننده و حامی سلامت باشد. نکته مهم و اساسی این است که سلامت انسانها فقط به ژن محدود نمیشود، بلکه محیطی که در آن متولد میشوند و رشد میکنند در شکلگیری شخصیت، سلامت جسمی و اجتماعی و شغلی که انتخاب میکنند، دخیل است. اگر انسانها در محیطی قرار گیرند که نتوانند از دانش خود استفاده کنند، آسیب میبینند. محیط پیرامونی انسانها باید به نحوی باشد که رفتار انسانها در آن شکل گیرد.
توجه علم ارتقاء سلامت به مولفههای «دوستدار کودک» و «دوستدار سالمند»
مدیر دفتر آموزش و ارتقا سلامت وزارت بهداشت با اشاره به مفهوم «محیطهای حامی سلامت» اظهار کرد: به طور مثال، افزایش سلامت ترافیکی به خیابانها و خودروهای با استاندارد مشخص، انسانها و گواهینامه وابسته است که منجر به «خیابان ارتقادهنده سلامت» “Healthy Street” میشود. شهروندان به تنهایی خیابان را نساختهاند، بلکه پلیس راهنمایی و رانندگی و شهرداری در ساخت خیابان نقش دارند. اگر وضعیت خیابانها به تصادف و آسیب کودکان منجر میشود به این دلیل است که خیابان دوستدار کودک نیست. مولفههایی مانند «دوستدار کودک» و «دوستدار سالمند» در علم ارتقا سلامت در کانون توجه قرار میگیرد.
محیطهای کاری، حامی سلامت باشند
رضایی با بیان اینکه «محیط کار» نیز جزو محیط پیرامونی انسانها محسوب میشود، افزود: اگر محیط کار انسانها به نحوی باشد که با چالشهای فراوان مواجه شوند، بر سلامت انسانها اثرگذار است. اگر مسائل ایمنی در محیط کار رعایت نشود، آسیبهایی برای انسانها به ارمغان میآورد. به طور مثال، آسیبهایی که برای معدنچیها به تازگی اتفاق افتاد. پرسش «چرا انسانها به دلیل کسب درآمد باید با مسائلی مانند شیمیاییشدن و از بین رفتن پوست مواجه شوند؟» مطرح شود. محیط کار انسانها باید حامی سلامت باشد؛ مفهوم «حامی سلامت»، دومین مفهومی است که در ارتقای سلامت از اهمیت فراوانی برخوردار است.
وی ادامه داد: سلامتی در محیطی که انسانها در آن متولد میشوند و زندگی میکنند، خلق میشود. محلهها و اماکن مروج سلامت، مکانهایی هستند که سلامتی خلق میکنند؛ به طور مثال، هنگامی که به دنبال خرید یک خانه هستیم، تلاش میکنیم محلهای را انتخاب کنیم که در محیطی سالم قرار داشته باشد تا از آسیب به اعضای خانواده خود جلوگیری کنیم. محله، محیط کار و شهر ارتقای سلامت، محیطهایی هستند که سلامتی در آن جاری است.
شهری سالم است که…
این متخصص بیماریهای عفونی با بیان اینکه هنگامی که از سلامت سخن میگوییم منظور و هدف فقط انسانها نیستند، تاکید کرد: هنگامی یک شهر سالم قلمداد میشود که حیوانات و گیاهان آن در معرض خطر انقراض و بیماری نباشند؛ هوایی که شهروندان آن تنفس میکنند هوای پاک باشد. شهری سالم است که آبهای زیرزمینی پایدار و سالم داشته باشد و کسی ترک تحصیل نمیکند و هیچ کس تنها نیست و به دلیل سالمندی یا معلولیت رنج مضاعف اجتماعی نمی کشد. هنگامی به شهری سالم و ارتقادهنده سلامت دست مییابیم که سلامتی در آن برای انسان، حیوان و محیطزیست خلق شود. طی ۳ دهه اخیر، مفهوم سلامت واحد، «سلامت انسان، جدا از سلامت حیوانات و محیطزیست پیرامون او نیست» مطرح شده است؛به طور مثال، هوای شهر تهران در پاییز آلوده میشود و رفتهرفته به سمت آلودهشدن هوا می رویم و تمام انسانها نسبت به آلایندهها و تاثیر آن بر سلامت احساس نگرانی میکنند. سلامت انسانها در مواجهه با محیطزیست در معرض بهبود یا بدترشدن قرار دارد؛ هنگامی که از شهر سالم سخن میگوییم تمام ابعاد آن یعنی انسان، حیوان و گیاهان باید سالم باشند.
ارائه شیوهنامه محله ارتقاءدهنده سلامت به دانشگاههای علومپزشکی
مدیر دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت افزود: شیوهنامه محله ارتقادهنده سلامت را در اختیار دانشگاههای علومپزشکی قراردادهایم و با همکاری وزارت کشور یعنی شهرداریها و سازمانهایی مانند بسیج، مدارس و مساجد که در سازوکار محلهها نقش دارند به موضوع محلههای ارتقادهنده سلامت ورود میکنیم.
وی با بیان اینکه «سواد سلامت» از دیگر مولفههای مرتبط با موضوع ارتقای سلامت است، تصریح کرد: ارتقای سلامت از عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی موثر بر سلامت آغاز میشود و با توجه به نیازها و چالشهای موجود، از دو مسیر برای حل مسائل گام برمیدارد. آموزش، یکی از مسیرهای حل مسائل است و افرادی که دانش و مهارت بیشتری دارند یا نسبت به یک موضوع آگاهتر و حساستر هستند، در این مسیر تربیت میشوند.
رضایی درباره مسیر دوم حل مسائل و چالشها توضیح داد: مسیر دیگر، مسیری است که شرایط، میبایست حامی شکلگیری رفتارهای سالم باشند؛ مشوقها، جرایم، خدمات باید به نحوی باشند که سبب دستیابی افراد به سلامت شوند.
«سواد سلامت» چیست؟
مدیر دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت افزود: دو مسیری که برای حل چالشها و مشکلات وجود دارد در یک نقطه به یکدیگر میرسند و این نقطه «سواد سلامت» نام دارد که تبلور عملی دانستهها است. هنگامی که آموزش به میزان کافی ارائه شود و شرایط به نحوی باشد که از سلامت حمایت کند، جامعه توانمند دستیافتنی میشود. جامعه توانمند، جامعهای است که «مسیر سلامت» و انتخاب سلامتزا را در مواجهه با دوراهیهای سلامتزا و آسیبزا انتخاب میکند و شهروندان آن جامعه، حامی یکدیگر هستند.
وی با بیان اینکه فردگرایی در جوامع غربی در کانون توجه قراردارد، توضیح داد: جوامع شرقی به فردگرایی محض توجه نمیکنند. جوامع شرقی بر این باور هستند که نه تنها فرد باید سالم باشد بلکه فرهنگ سلامت و سلامت اجتماعی نیز با مشارکت به دست می آید و در قبال جامعه نیز مسئولیت اجتماعی برعهده دارد. امروز، دیدگاه ترکیبی «فردگرایی» و «جمعگرایی» مطرح میشود؛ منظور از این دیدگاه این است که افراد جامعه از سلامت برخوردارند و نسبت به اطرافیان خود حساس هستند و در قبال آنها احساس مسئولیت میکند. در چنین شرایطی، مشارکت اجتماعی شکل میگیرد.
رضایی گفت: به منظور تحقق جامعه توانمند و افزایش سواد سلامت از مشارکت اجتماعی برای آموزش مشارکتی و محیط حامی سلامت بهره میگیریم. در چنین شرایطی، هم افراد و هم جامعه از سلامت برخوردار هستند و مشارکت اجتماعی به شکلگیری رفتار و سبک زندگی سالم کمک میکند. بنابراین اگر خواهان تحقق رفتار سالم در جامعه هستیم، نباید انتظار داشته باشیم که با تربیت تعداد محدودی بتوانیم به جامعهای با رفتار سالم دست یابیم. رفتار سالم در یک محیط با قوانین سلامتزا و مشارکت اجتماعی شکل میگیرد.
تاریخچه تشکیل «دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت»
وی با اشاره به تغییر نام «دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت» در گذر زمان توضیح داد: نام دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت در گذشته، «آموزش بهداشت همگانی» بود. پایهگذاری تشکیل وزارت بهداشت در سال ۱۳۰۵ صورت گرفت و پیش از اینکه به یک وزارتخانه تبدیل شود یکی از ادارات زیرمجموعه وزارت کشور بود. دفتر آموزش بهداشت همگانی نیز نخستین ادارهای بود که در وزارت بهداشت ایجاد شد و برای سوقدادن مردم به سوی رفتارهای بهداشتی تلاش میکرد. پس از مدتی، ادارههای دیگر وزارت بهداشت مانند «اداره بیماریها» ایجاد شدند و علیه بیماریهای مختلف مانند شپش و مالاریا مبارزه کردند.
رضایی ادامه داد: چند سال پس از تاسیس اداره بیماریها، «اداره بهداشت محیط» در وزارت بهداشت ایجاد میشود اما منظور از محیط سالم در آن بازه زمانی به معنای محیط ارتقادهنده سلامت نبود؛ بلکه مفهوم و منظور آنها، محیطی عاری از میکروب بود. در آن بازه زمانی، بیماریهای عفونی در کانون توجه قرار گرفتند؛ به طور مثال، بیماری وبا در قرن گذشته بسیار شایع بود و مرگومیر ناشی از این بیماری بسیار زیاد بود. به منظور جلوگیری از شیوع بیماری وبا میبایست به آب کلر میزدند یا آن را میجوشاندند. بررسی عملکرد وزارت بهداشت درباره محیط بیانگر این است که دیدگاه آنها در آن زمان نسبت به محیط سلامت برگرفته از آنتیبیوتیکها، مواد شیمیایی و کلر بود.
مفهوم ارتقای سلامت در ۴۰ سال گذشته
وی افزود: هنگامی که بحث ارتباطات سلامت مطرح شد، نام دفتر «آموزش بهداشت همگانی» به «دفتر ارتباطات و آموزش» تغییر کرد. مفهوم ارتقای سلامت در ۴۰ سال گذشته در کانون توجه قرار گرفت و افرادی با هدف ارتقاء سلامت تربیت شدند. ورود علم ارتقا سلامت به کشور زمانبر بود و این علم حدود ۲۰ سال پیش به کشور وارد شد. پس از ورود علم ارتقای سلامت به کشور، دفتر ارتباطات و آموزش به دفتر آموزش و ارتقای سلامت تغییر نام داد.
این متخصص بیماریهای عفونی ادامه داد: در حال حاضر، بشر فقط به دنبال آموزش صرف نیست بلکه به این نتیجه رسیده که با تغییرات رفتارشناسی در مقوله آموزش نمیتواند به سلامت دست یابد؛ بلکه انقلابی به نام ارتقای سلامت رخ داده است. نگاه و دیدگاه ارتقای سلامت به سلامت، دیدگاهی اجتماعی است.
«اجتماعیسازی سلامت»؛ عبارتی اشتباه
رضایی با بیان اینکه برخی از «اجتماعیسازی سلامت» سخن میگویند، تصریح کرد: من بر این باور هستم که عبارت اجتماعیسازی سلامت، عبارتی اشتباه است؛ چرا که سلامت بالذاته یک پدیده اجتماعی است و اجتماعی خلق میشود و نیازی نیست اجتماعی شود چون هست. این رویکرد و دیدگاه که اجتماع را به حرکت دربیاوریم و تمام اعضا به وظایف خود عملکنند تا سلامت خلق شود، فرایند، ارتقای سلامت است که برخی به آن اجتماعیسازی سلامت میگویند و این تغییر واژهها گاهی کار را پیچیدهتر میکند. سلامت یک پدیده اجتماعی است و با سیاستگذاریهای سلامتزا باید در این مسیر گام برداریم.
وضعیت نامطلوب کشورها در مواجهه با سواد سلامت
وی با بیان اینکه کشور ما هم مانند سایر کشورها در مواجهه با سواد سلامت به میزان مطلوب و سیستماتیک عمل نکرده است، گفت: بررسی وضعیت سواد سلامت در جهان بیانگر این است که به طور متوسط یک نفر از هر ۲ نفر از سواد ناکافی سلامت برخوردار است. وضعیت سواد سلامت در اغلب کشورهای جهان مانند ژاپن، آمریکا، ایران تقریبا به یک نحو است و سواد سلامت یک نفر از هر ۲ نفر ناکافی است. آسیبهای فرهنگی سلامت، یکی از موانع افزایش سواد سلامت است و کشورها باید در مسیری گام بردارند که لایههای مختلف شکلدهنده سواد سلامت را در کانون توجه قرار دهند.
سواد سلامت و واکسیناسیون اجتماعی
مدیر دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت با بیان اینکه برنامه جامع سواد سلامت برای نظام سلامت در کشور وجود نداشت، گفت: طی ۱۰ سال گذشته، برخی کشورها نسبت به تنظیم برنامه جامع سواد سلامت برای نظام سلامت اقدام کردهاند. سال گذشته، معاونت بهداشت با انجام یک کار علمی به تدوین برنامه سواد سلامت پرداخت و برنامه ملی سواد سلامت در سال جاری نهایی شد. هنگامی که برنامهای جامع برای سواد سلامت وجود داشته باشد، احتمال موفقیت در عرصه سواد سلامت افزایش مییابد. پرسش «چرا تعریف برنامه ملی برای سواد سلامت اهمیت دارد؟» را مطرح میکنم و در پاسخ به پرسش باید گفت با توجه به اینکه بشر با پاندمیها، بیماریها نوپدید و بیماریهای ناشی از سبک زندگی مدرن شهری مانند مصرف غذاهای پرکالری، کمتحرکی و فضاهای پراسترس مواجه است، تعریف برنامه ملی برای سواد سلامت از اهمیت فراوانی برخوردار است. به سواد سلامت «واکسیناسیون اجتماعی» نیز میگویند زیرا از سلامت جامعه محافظت میکند و جامعه با سوادتر شانس سلامتی بیشتری دارد.
چالشی به نام «تب دنگی» و اهمیت سواد سلامت
وی در همین راستا با ذکر مثالی ادامه داد: به عنوان مثال شیوع بیماری تب دنگی در ۵۰ سال گذشته به شدت این روزها نبود و ایران نیز جزو آخرین کشورهای منطقه است که در آستانه گرفتار شدن به این بیماری قرار دارد. بنابراین با توجه به وضعیت بیماریها، روندی باید ایجاد کنیم که منجر به افزایش سواد سلامت شود.
خلق سواد سلامت از ۶ مسیر
این متخصص بیماریهای عفونی درباره تعریف سواد سلامت گفت: سواد سلامت به معنی تبلور عملی دانستهها است که از شش مسیر خلق میشود. برنامه ملی سواد سلامت باید به نحوی باشد که شش مسیر منتهی به صورت موازی ، هماهنگ و با قدرت مدیریت شوند.
وی با بیان اینکه آثار مکتوب منجر به افزایش سواد سلامت مردم میشود، گفت: کتب، بروشور، جزوه و سایر آثار مکتوب سبب یادگیری مردم میشود و بررسیها بیانگر این است که اغلب سبب فراگرفتن مطالب سودمند میشوند و به ندرت مطالب غیرمفید را آموزش میدهند.
بدآموزی آثار شبکه نمایش خانگی
رضایی با بیان اینکه رسانههای همگانی در افزایش سواد سلامت نقش بسزایی دارند، خاطرنشان کرد: رسانههای همگانی مانند صداوسیما، روزنامهها و خبرگزاریها در دسترس اغلب افراد جامعه هستند و میتوانند عملکرد خوبی داشته باشند اما این رسانه های قدرتمند در صورتی که به خوبی استفاده نشوند ممکن است سبب بدآموزی شوند. متاسفانه، برخی سریالها و فیلمهایی که در شبکه نمایش خانگی عرضه میشوند در این روزها سبب بدآموزی هستند. به طوری که به عنوان مثال تمام کاراکترهای آثار نمایشی به راحتی از دخانیات استفاده میکنند که با مولفههای جامعه سالم در تضاد است.
بدآموزی مصرف دخانیات، الکل و خشونت در شبکه نمایش خانگی
مدیر دفتر آموزش و ارتقا سلامت وزارت بهداشت ادامه داد: ترویج مصرف دخانیات، نوشیدنیهای الکلی و خشونت به راحتی در آثار نمایشی شبکه نمایش خانگی دیده میشوند و این آسیب فرهنگی قابل پیشگیری است و در عین حال نیز غیرقابل قبول است. گرچه شبکه نمایش خانگی از مهمترین راههای آموزش همگانی هستند اما با کج سلیقگی میتوانند سبب بدآموزی نیز بشوند. جلوگیری از بدآموزی شبکه نمایش خانگی بسیار مهم است چرا که درنظر داریم در مسیر یک جامعه سالم گام برداریم.
الکل بیخطر نداریم
وی به مرگها و عوارض ناشی از مصرف نوشیدنیهای الکلی اشاره کرد و گفت: براساس علم امروز، الکل به عنوان یک سم شناخته شده و مصرف آن به هر شکل و هر مقدار، معادل مصرف سم است. جدیدترین کتب پزشکی تخصصی قلب بیانگر این هستند که مصرف الکل به هر شکل و مقدار بیخطر نیست و الکل اساسا یک سم است. صرف نظر از مصرف الکل در برخی از کشورها به عنوان یک فرهنگ غذایی باید به این موضوع اشاره کرد که مصرف الکل در ایران و کشورهای اسلامی جزو فرهنگ غذایی نیست و از این منظر میتوانیم جامعه سالمتری داشته باشیم و فرهنگ سلامتمان یک سرمایه ملی است.
وی با اشاره به آثار نمایشی گفت: متاسفانه آثار نمایشی مخالف با سلامت جامعه میتوانند به جامعه آسیب وارد کنند. الکل بیخطر نداریم و اتانول و متانول هر دو سم هستند که با دوزهای متفاوت میتوانند سبب مرگ شوند و متانول بسیار خطرناکتر است. الکل سبب آسیب به چشم، کبد و مغز میشود؛ این در حالی است که کبد، بار سلامت بدن را به دوش میکشد و تصفیهکننده بدن است، اما برخی با مصرف الکل که سم شناخته شدهای است به آن آسیب میزنند.
شبکههای اجتماعی ملغمهای از رفتار درست و نادرست
لزوم بازنگری در قوانین شبکههای اجتماعی ارتقا دهنده سلامت
مدیر دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت ادامه داد: شبکههای اجتماعی نیز در ترویج رفتار غلط بسیار نقش دارند و میتوانند سبب آموزش و یا بدآموزی شوند. شبکههای اجتماعی، ملغمهای از اطلاعات درست و نادرست هستند و اگر کاربران آنها فاقد سواد رسانهای باشند، تمام اطلاعات را باور میکنند و نمیتوانند شایعه را از مطلب درست تشخیص دهند. محیط مجازی و شبکههای اجتماعی مانند محیط فیزیکی میبایست ترویجدهنده سلامت باشند.
رضایی در مورد این که شبکههای اجتماعی ارتقادهنده سلامت نیز به قوانین نیاز دارند، گفت: شبکه اجتماعی ارتقادهنده سلامت به قانون نیاز دارد و این موضوع در سطح جهان مطرح است. قوانین مرتبط به شبکههای اجتماعی و فضای مجازی میبایست مورد بازنگری قرار گیرد؛ به طور قطع، کسانی که محتوای حامی سلامت میسازند با افرادی که محتوای آسیبرسان به سلامت تولید میکنند، متفاوت هستند و نیاز به جرم انگاری دقیق دارد.
غفلت از سواد رسانهای در کشور
وی با بیان اینکه سواد رسانه در کشور مورد غفلت واقع شده، توضیح داد: «سواد رسانه» یکی از واحدهای درسی پایه دهم مدارس کشور است. اما آیا فقط دانشآموزان پایه دهم به درس سواد سلامت نیاز دارند و سایر مقاطع به این درس نیاز ندارند؟ کودکان از سنین پایین از گوشی استفاده میکنند و دانشآموزان دبستانی نیز جزو کاربران شبکههای اجتماعی هستند. با توجه به این شرایط باید گفت که تمام افراد به سواد رسانهای نیاز دارند.
تربیت سفیران سلامت و برنامهریزی برای نهضت سواد سلامتآموزی
رضایی با بیان اینکه نسبت به تربیت سفیران سلامت اقدام کردهایم، تصریح کرد: برخی دانشآموزان، سفیر سلامت هستند. وزارت بهداشت نمیتواند نقشی در زمینه تالیف کتب درسی دانشآموزان داشته باشد اما با همکاری مشترک با وزارت آموزش و پرورش میتواند در جهت افزایش سواد سلامت دانشآموزان گام بردارد. وزارت بهداشت با همکاری اساتید دانشگاهها توانسته است درسنامه آموزشی سواد رسانه به جامعه را تنظیم کند؛ این درسنامه نهایی شده و ابلاغ گردید. همچنین درنظر است طی برنامهای هماهنگ با همکاری با سایر ارگانها به افزایش سواد سلامت چیزی شبیه نهضت سواد آموزی سلامت بپردازیم.
شایعههایی که «جان» میگیرند
این متخصص بیماریهای عفونی ادامه داد: در گذشته، برنامه ارتقای سواد رسانه در کشور وجود نداشت. پس از فروکش نسبی کرونا طی ۳ سال گذشته، توانستهایم به موضوع سواد رسانه ورود کنیم. وضعیت نامناسب سواد رسانه به نحوی است که به وضوح تحت آسیبهای آن قرار میگیریم؛ به طور مثال، در دوران کرونا از سوی گروههای ضد واکسن شایعه میشد که از واکسن زدن خودداری کنید و واکسن میتواند به سلامتی انسانها آسیب بزند و همین شایعه باعث شد برخی افراد واکسن نزده و جان خود را از دست بدهند.
افزایش سواد رسانه باید در کانون توجه کشور قرار گیرد
وی با بیان اینکه شایعات میتوانند جان انسانها را بگیرند، افزود: اینکه انسانها بتوانند شایعه را از خبر متقن تشخیص دهند یا یک مطلب زرد را از مطب علمی تمیز دهند در سواد رسانهای ریشه دارد. افزایش سواد رسانه باید در کانون توجه کشور قرار گیرد و افزایش سواد رسانهای یک سرمایه است. دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت طی ۳ سال گذشته به موضوع سواد سلامت ورود کرده و با تنظیم درسنامه سواد سلامت میتوانیم به طور بهتر در مسیر ارتقای سلامت گام برداریم. سواد رسانه باید در کانون توجه قرار گیرد؛ چرا که سواد رسانهای، قلب مدیریت شایعهها و اینفودمی است. وقتی با نگاه ارتقاء سلامت به موضوع سواد سلامت نگاه میکنیم، باید گفت که سلامت در دل مردم با مشارکت اجتماعی خلق میشود.
رضایی ادامه داد: همهگیری بیماریها به دلیل گسترش یک میکروب در جامعه اتفاق میافتد؛ به طور مثال، یک غذای آلوده سبب انتقال بیماری میشود. علاوه بر همهگیری بیماریها با موضوع «اطلاعات غلط» مواجه هستیم. اگرچه ویروس یا میکروب در بروز اطلاعات غلط نقش ندارند اما اقداماتی مانند کلیک اشتباه، ارسال یک پیام با محتوای اشتباه یا شایعهها سبب ترویج اطلاعات غلط میشوند. شایعهها، اطلاعاتی غلط و بدون برخورداری از منابع موثق هستند که قابلیت رشد و انتشار دارند. در واقع شایعهها، میکروبهای فضای ذهنی انسانها هستند.
وی افزود: انسانها در مواجهه با بیماریها از بهداشت محیط، بهداشت فردی و واکسیناسیون بهره میبرند و در مواجهه با شایعهها میتوانند از سواد رسانهای، بهداشت رسانه و واکسیناسیون اجتماعی که به آن «سواد سلامت» میگویند، بهره جویند. ساخت واکسن اجتماعی به اساتید، فضای آموزشی و شرایطی نیاز دارد که بتوانند سواد سلامت را منتقل کند.
رضایی با بیان اینکه «گفتمان جامعه» چهارمین عامل ارتقای سواد سلامت است، توضیح داد: داوطلبان سلامت، افرادی هستند که گفتمان سلامت را در جامعه ایجاد میکنند. هنگامی که در جامعهای حضور داشته باشیم که تمام افراد آن حرف اشتباهی را به زبان میآورند، ناخودآگاه از آنها فرا میگیریم. هنگامی که از ضرورت برنامه ملی سواد سلامت سخن میگوییم، منظور این است ستونهایی که منجر به سواد سلامت میشوند در کانون توجه قرار گیرند و لذا باید در تقویت برنامه داوطلبان سلامت سرمایه گذاری بیشتری شود. دفتر آموزش و ارتقای سلامت امروز داوطلبان ۱۳گانه را دارد که چندین میلیون نفر جمعیت دارای انگیزه هستند و سفیران سلامت دانش آموزی و دانشجویی بخشی از این جامعه میلیونی هستند.
نقش پزشکان و پرستاران در افزایش سواد سلامت مردم
مدیر دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت درباره پنجمین مولفه اثرگذار در افزایش سواد سلامت نیز به ایسنا گفت: پزشکان و پرستاران نیز راه یادگیری و ا افزایش سواد سلامت مردم هستند. هنگامی که اعضای جامعه به یک پزشک مراجعه میکنند، با توجه به اعتمادی که به او دارند معمول بر این است که حرفهایش را میپذیرند. به طور مثال، اگر یک پزشک به اشتباه به بیمار خود اظهار کند که شام را دیرهنگام میلکند؛ اظهار نظر پزشک بر باور و دیدگاه بیمار اثر میگذارد. تمام تیم بهداشت و درمان از جمله مراقبان سلامت، پزشکان، پرستاران و دانشجویان رشتههای علومپزشکی در شکلگیری باورها نقش دارند و باید نسبت به مسائل سواد سلامت، آگاه باشند. با توجه به نقش دانشآموختگان رشتههای علومپزشکی بر باورهای مردم، واحدهای درسی سواد سلامت برای دانشجویان رشتههای علومپزشکی میبایست ارائه شود.
جای خالی «سواد سلامت» در واحدهای درسی دانشجویان علومپزشکی
وی ادامه داد: متاسفانه واحد درسی سواد سلامت برای دانشجویان رشتههای علومپزشکی ارائه نمیشود؛ این در حالی است که کادر درمان میبایست در آموزش بیماران مهارت داشته باشند. پزشکان دو عملکرد «رفتار درمانی» و «دارودرمانی» دارند و تجویز دارو، فقط یک بخش از عملکرد پزشک محسوب میشود. توصیههای پزشکی مبنی بر انجام و اجتناب از برخی کارها جزو رفتاردرمانی به حساب میآید و پزشکان باید بدانند که چگونه یک مساله را بیان کنند. پزشکان با اصول سواد سلامت باید بدانند که چگونه یک مطلب را به زبان ساده بیان کنند تا برای مردم قابل درک باشد.
هر گفتمانی «آموزش» نام ندارد
رضایی با بیان اینکه هر گفتمانی «آموزش» نام ندارد، توضیح داد: گفتمان آموزش باید در مسیر تغییر رفتار قرار گیرد؛ به طور قطع، تمام افراد جامعه از گروههای مختلف و با سبک زندگی متفاوت به پزشکان مراجعه میکنند. به طور مثال، برخی تا صبح بیدارند و روزها میخوابند و برخی زود به تختخواب میروند و صبح زود بیدار میشوند. پزشکان باید بدانند که انسانها، ربات نیستند و مانند آنچه که پزشک تجویز کرده عمل نمیکنند. پزشکان، پرستاران و مراقبان سلامت باید علاوه بر شرح حال پزشکی و سابقه دارویی بیمار، شرح حال آموزشی بیمار را نیز بپرسند و بر مبنای شرح حال بیمار و در نظر گرفتن موانع رفتاری، توصیههای خود را مطرح کنند و بیمار را در مسیر شکلگیری رفتار سالم مورد نظر حمایت و هدایت کنند.
وی ادامه داد: پزشکان برای شکلدهی رفتارهای بیماران باید نسبت به موانع رفتاری آنها اگاه باشند. به طور مثال، اگر یک پزشک به یک بیمار پیادهروی صبحهنگام را توصیه کند اما آن بیمار از پیادهروی صبحگاهی به دلیل مسائل مختلف واهمه داشته باشد، به طور قطع، هیچگاه صبحها پیادهروی نمیکند.
پیچیدگیهای فراوان سواد سلامت
مدیر دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت گفت: هنگامی که از سواد سلامت به عنوان یکی از فرایندهای ارتقادهنده سلامت سخن میگوییم، عوامل موثر بر سواد سلامت را در کانون توجه قرار دادهایم. دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت طی ۳ سال گذشته نسبت به تنظیم سند ملی سواد سلامت اقدام کرده، چرا که سواد سلامت با پیچیدگیهای فراوانی روبرو است. سواد سلامت، فقط انتشار یک فیلم یا کتاب نیست که سواد سلامت با انتشار آن افزایش یابد. هنگام ارتقای سواد سلامت میبایست جامعه و جایگاه آن ارزیابی شود.
۴ بعد سواد سلامت
رضایی با بیان اینکه سواد سلامت دارای چهار بعد است، توضیح داد: سواد سلامت فردی، سواد سلامت گروه و اجتماع، سواد سلامت سازمانی و سواد سلامت جامعه و سیاستی است.
وی درباره سواد سلامت سازمانی گفت: سواد سلامت سازمانی مهم است. سازمان با سواد سلامت چه سازمانی است؟ یک بیمارستان باید ارتقادهنده نظام سلامت باشد؛ یعنی بیمارستان در مسیر سلامتی چنان طراحی شود که کارکنانش، بیماران و ملاقات کنندگانش، جامعه اطراف و خدمت گیرندهاش سالم باشند، دقت کنید که بیمار سالم را مطرح میکنیم و این مفاهیم مهم هستند. پرسنل آن باید غربالگریهای سلامت را در زمان مناسب انجام دهند. محیط بیمارستان و محیط پیرامونی بیمار و اطرافیان آنها باید سالم باشد. محیط بیمارستان باید به نحوی باشد که اطرافیان بیمار به دلیل همراهی وی به بیماری مبتلا نشوند. بیمارستان سالم باید از سواد سلامت حمایت کند و شرایط باید به نحوی باشد که افراد جامعه رفتار سالم از خود نشان دهند.
«هنر»؛ ظریفترین و موثرترین ستون سواد سلامت
رضایی درباره هنر به عنوان ششمین و ظریفترین ستون سواد سلامت نیز اظهار کرد: کشورهای جهان به ششمین ستون سواد سلامت کمتر توجه کردهاند و این موضوع به هیچ وجه آنگونه که باید در کانون توجه کشورها قرار نگرفته است و آن هنر است. هنر، قویترین و نافذترین مولفه موثر در شکلگیری سواد سلامت است. هنرمندی که سواد سلامت دارد و میتواند برای دوستان، همکاران و خانواده و اعضای جامعه، سواد سلامت خلق کند. هنرمندان با قلم جادویی خود میتوانند در سطوح «آگاهی» و «نگرش» ورود کنند؛ چه بسا افرادی که با دیدن یک فیلم سینمایی اشک ریختهاند و از انجام یک کار اشتباه اجتناب کردهاند و چه بسا افرادی که با دیدن یک تیزر چند دقیقهای، مصرف سیگار را ترک کردهاند. هنر میتواند سبب تحقق مولفههای بسیاری شود و به دلیل اینکه کشور ایران، مهد هنر در بسیاری از رشتهها است، میتواند از این مولفه استفاده کند.
اهمیت ورود هنرمندان به موضوع «سواد سلامت»
مدیر دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت در بخش پایانی صحبتهایش همچنین تاکید کرد: کارگروه فرهنگ سلامت کشور در سال ۱۴۰۲ به ابلاغ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شکل گرفت و در یکی از جلسات آن تصمیم بر این شد که «جشنواره هنر و سواد سلامت» برگزار شود و هنرمندان نیز آثار مرتبط با سواد سلامت را عرضه کنند. اختامیه نخستین دوره جشنواره هنر و سواد سلامت، ۱۴ آبان ماه سال جاری برگزار شد و یک رویداد بزرگ در زمینه ارتقای سواد سلامت کشور بود به شرط آنکه محدود به برگزاری یک رویداد نشود. ما در کارگروه فرهنگ سلامت خواهان ورود هنرمندان به موضوع سواد سلامت هستیم و هنرمندان یادآوری میکنم که بدون شک یکی از بازوهای مهم جامعه سالم و پرچم دار سلامتی هستند.
انتهای پیام
Source link